سيماي دل

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

تو که نماز نمی خوانی!

10 شهریور 1393 توسط طالبي

 

تو که نماز نمی خوانی!

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

شخصي مي گويد: در سال ۱۳۵۵ شمسی در دفتر کتابخانه اداره فرهنگ خراسان بودم. در آن زمان سرپرست فعلی کتابخانه مبارک آستان قدس رضوی آقای رمضانعلی شاکری بود و حقیر برای تحقیق و پی جوئی دو کتاب خطی به دیدار وی رفته بودم. در دفتر کتابخانه غیر از بنده و ایشان آقای بازرگانی دبیر دبیرستان و یکی از کشاورزان خراسان بنام آقای کدیور نیز حضور داشتند. پس از صرف چای و چند لحظه صحبت صدای اذان ظهر به گوش رسید. ناگاه آقای کدیور از جای برخاست و گفت می خواهم نماز بخوانم. با توجه به وضع و جو آن زمان و به تعبیر رایج در مشهد یکی به کدیور گفت: شیخ بازی می کنی؟ گفت نه. من سالهاست که نماز را اول وقت می خوانم . پرسیدم چرا ؟

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: داستان لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حديث
  • مناسبتي
  • دعاي روز
  • شهدا
  • داستان

سيماي دل

سیب تم

دعاي روز

دعاي روزهاي هفته

آمار

  • امروز: 3
  • دیروز: 12
  • 7 روز قبل: 141
  • 1 ماه قبل: 257
  • کل بازدیدها: 4955
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس